• وبلاگ : زمينيان آسماني
  • يادداشت : قنوت هاي التماس
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام آقا جون

    هر وقت دلم براتون تنگ ميشه ميام اينجا .

    به خصوص سه شنبه ها ، كه دلم هواي جمكرانت رو ميكنه .

    مي دوني آقا جون فيلم جمكرانت رو با صداي آقاسي ريختم روي موبايلم ، الان دارم جمكرانت رو مي بينم و مي نويسم ( به خوبا سر ميزني مگه ما بدا دل نداريم ...)ببوسم خاك پاك جمكران را ، تجلي خانه ي پيغمبران را ...

    يادتونه پارسال ماه رمضون هر هفته ميومدم و التماس مي كردم ،يادتونه چه عريضه هايي مي نوشتم ، من كه هيچ وقت يادم نميره ،

    كاش كه همسايه ي ما مي شدي مايه ي آسايه ي ما مي شدي

    كاش بهت نزديك بودم و هر هفته پياده ميومدم و همون جا برات مي نوشتم .

    آقا جون اينقدر برات مي نويسم و صدات مي كنم تا يه نظري هم به من كني .

    راستي آقا جون نمي دونم شب قدر خدا چي رو برام رقم زده ، اما شما كه امضا كردي ميدوني .ازت مي خوام كمكم كني و من و رها نكني ،كمكم كن تا صبور باشم ، توي تنهايي هام تنهام نذار .

    آقا جون خيلي مريض داريم كه همه منتظر يك گوشه ي چشمت هستند .

    همه رو درياب .

    راستي آقا جون ، اگه خدا بخواد امروز دارم ميرم پابوس امام رضا ، قول ميدم تو اولين نگاهم به گنبدش ، براي تو دعا كنم ،مثل طواف ، توي هر دور كه از حجرالاسود شروع مي كردم با تعجيل در ظهورت شروع مي كردم و با سلامتيت به پايان مي رسوندم .

    منو ببخش اگه با كارهام دلت رو به درد ميارم ، اما ته دلم دوستت دارم .

    منو ببخش آقا جون ، منو ببخش .به حرمت اسمم قسم ، منو ببخش .

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم .