سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، خُنَک کردن جگر تفته را دوست دارد . هرکه جگری تفته را آب بنوشاند، چه [متعلّقبه] چارپایان باشد یا جز آن، خداوند، در آن روزی که سایه ایجز سایه او نیست، بر او سایه افکند . [.امام باقر علیه السلام]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حسین می داند کجا جواب دهد

امسال 8 و 44 دقیقه و 27 ثانیه صبح سه شنبه،

سال شمسی تحویل می شود.

یک نفس عمیق اگر بکشیم، نیمی از نفس ما می افتد سال 90

و نیم دیگرش سال 91! چیز قشنگی است؛ یک نفس در 2 سال!

نفسی که هم هوای 90 را تجربه کند و هم حال و هوای 91 را!

نفسی که نیم آن در زمستان باشد و نیم دیگرش در بهار و اوجش، لحظه سال تحویل!

این را نوشتم که بگویم: قبل از «فتح المبین»، در یک عملیات شناسایی،

نیروهای دشمن، نارنجکی در سنگر بچه ها انداختند؛

نارنجک در آخرین ثانیه های سال 60 ضامنش کشیده شد،

5 ثانیه قبل از سال تحویل، عمل کرد و لحظه حلول سال،

شد همان لحظه شهادت تعدادی از بچه ها.

بچه ها این طرف سال داشتند جان به جانان می دادند،

آن طرف سال اما چه بهاری رفتند، و این همه فقط در عرض چند ثانیه طول کشید.

از جمله این شهیدان، شهید «مصطفی رضایی» بود که داشت جان می داد و

می خندید و می گفت: بچه ها! شهادت ما دارد 2 سال طول می کشد!!

«یا مقلب القلوب و الابصار»، آخرین جمله این شهید بود در این دنیا،

و «سلام بر حسین» اولین جمله این شهید بود در آن دنیا.

ما کم شهید نداشتیم که بعد از شهادت، به تبسم باز شد نگاه شان.

اهل توسل به ارباب بی کفن بودند از بس. از بس «زیارت عاشورا» می خواندند.

«السلام علیک یا اباعبدالله» 

«حسین» می داند کجا جواب دهد.


 


¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

ایام نوروز، سالگرد عملیات بهاری فتح المبین است. یاد سفره هفت سین شهدا به خیر! یاد سنگر و سربند به خیر! یاد بچه هایی که 2 سال، شهادت شان، قشنگ و بهاری و طولانی، اما فقط چند ثانیه طول کشید، به خیر! ایام عید، هر کسی دوست دارد کنار خانواده اش باشد؛ یاد بچه هایی که خاک گرم جبهه، خانه شان بود، به خیر! یاد شهدا به خیر که لباس نوی شان برای سال جدید، «لباس شهادت» بود! بی معرفتی است اگر بهار بیاید و برود، اما از شهدا یادی نکنیم. بی معرفتی است اگر سفره هفت سین مان، «سربند سرخ یازهرا» نداشته باشد. نوروز 91 و لحظه قشنگ سال تحویل پیش رو، یکی از بهترین جاها، گلزار شهداست. صبح هم که هست! می توان به یاد «صبحگاه دوکوهه»، این دعا را هم خواند که «اللهم اجعل صباحنا صباح الصالحین».

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

اصلا چه اشکالی دارد 2 سال طول بکشد زیارت مزار امام زادگان عشق، که بعضا 2 سال طول کشید شهادت شان؟! تو باید «مادر مصطفی» باشی، تا بفهمی چه حکمتی دارد نفس عمیق کشیدن در لحظه قبل و بعد سال تحویل! مادرم! مبارک باشد بهار سی و دومین سالگرد شهادت جگرگوشه ات مصطفی! راستی! گفتم مصطفی، یاد «مصطفای شهید» افتادم. از 90، هزار سال دیگر هم بگذرد، آنچه مثل بهار، تر و تازه است، خون «شهدای هسته ای» است.

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

شهدا! به یمن خون شماست که «سلام بهار»، سلامت به ما می رسد. از همین راه دور، همین بهار، می بوسیم تان… حالا چون شمایید، یک بوس 2 ساله!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( دوشنبه 90/12/29 :: ساعت 10:8 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]