سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، سه تن را دشمن می دارد : کسی که منّت گذارانه صدقه می دهد ؛ آن که در عین دارایی، در خرجی دادنْ سخت می گیرد ؛ و فقیر ولخرج . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حیات انسان در برزخ ( بخش دوم ) ..........


عالم برزخ در روایات

روایات ، گزارش بیش تری از عالم برزخ ارائه کرده و نمای روشنی از « قیامت صغری » برای مسلمانان تصویر نموه اند . با توجه به گستردگی روایات ، بیان آن ها در این مختصر میسر نیست .

بنابراین ، تنها بر محوری تأکید می شود که ناظر به اختلافات میان وهابیان و مسلمانان است .

با این نگاه ، می توان روایات مربوط به برزخ را به چند بخش تقسیم کرد : [1]

 شنیدن ارواح ( سماع موتی )[2]


یکی از مهم ترین محورهایی که روایات آن را تأیید می کنند ،‌قدرت اموات در شنیدن صدای زندگان است ؛ موضوعی که به شدت مورد انکار وهابیان قرار دارد .[3]

گفت و گوی پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) با کشتگان کفار در جنگ بدر ، از مهم ترین روایاتی است که مؤید شنیدن اموات است ؛ به گونه ای که وهابیان نیز نتوانسته اند آن را انکار کنند . هنگامی که جنگ بدر به نفع مسلمانان پایان یافت ، تعدادی از اجساد سران کفار را در درون چاهی ریختند . سپس پیامبر گرامی اسلام (‌صلی اله علیه و آله ) نگاهی به اجساد آنان در درون چاه افکند و خطاب به سران کفر فرمود :


« ای اباجهل بن هشام !‌ ای عتبة بن ربیعة ! ای شیبة بن ربیعة !‌ ای امیة بن خلف !‌آن چه خداوند به من وعده داده بود ، حق بود . آیا شما نیز وعده ی پروردگان را به حق نیافتید ؟‌» .

عمر پس از آن که گفت و گوی پیامبر گرامی اسلام (‌صلی اله علیه و آله ) را با اجساد کفار شنید ،‌با تعجب پرسید :

«ای پیامبر خدا !‌ این ها که بدن هایی ی جای بیش نیستند ؛ چه گونه آن ها سخن می گویید؟» .

رسول خدا ( صلی اله علیه و آله ) در پاسخ فرمود :

« سوگند به خدا که تو از آن ها شنواتر نیستی؛ اما آنان نمی توانند پاسخ بگویند » .[4]

هم چنین به گفته ی ابن رجب حنبلی ،‌هنگامی که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) از کنار قبر «‌ام محجن »[5]‌می گذشت ، بر او نماز خواند و پس از نماز ، از صاحب قبر پرسید : «‌چه عملی را با فضیلت تر یافتی ؟»

اطرافیان از حضرت پرسیدند : «‌ای رسول خدا ! آیا او می شنود » .

پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود : « ما انتم بأسمع منها » ؛ « شما از او شنواتر نیستید »‌.[6]

شیبه چنین گفت و گویی ، در قران نیز آمده است ؛ آن جا که صالح (علیهم السلام ) با قوم خود - که به علت گناه وعصیان گرتفار عذاب شده و مرده بودند - سخن می گفت .


« فَأخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ فَأصْبَحوُا فیِ دَارِهِم جَثِمیِنَ‌ فَتَوَلَّی عَنهُم وَ قَالَ یَقَومِ لَقَد أبْلَغتُکُم رِسَالَةَ رَبِّی وَ نَصَحتُ لَکُم وَلَکِن لاَّ تُحِبُّونَ‌النَّصِحیِنَ » ( اعراف / 78-79 )

« پس زلزله ای آنان را فرا گرفت و در خانه های خویش ، بی جان افتادند . آن گاه [ صالح] از آنان روی برگردانید و سربرتافت و گفت : ای قوم من من پیام های خداوند را رسانیدم و شما را اندرز دادم ؛ اما شما ناصحان را دوست نمی دارید » .

هنگامی که امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) از جنگ صفین باز می گشت ، در نزدیکی شهر کوفه ،‌در کنار قبرستانی که بیرون دروازه قرار داشت ،‌رو به سوی قبرها فرمود :

« ای ساکنان خانه های وحشت و مکان های خالی و قبرهای تاریک ! ای خاک نشینان !‌ ای غریبان ! ای وحشت زدگان ! شما در این راه بر ما پیشی گرفتید و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد اگر از اخبار دنیا بپرسید به شما می گویم : خانه هایتان را دیگران ساکن شدند ؛ همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند و اموالتان تقسیم شد این ها خبرهایی است که نزد ماست نزد شما چه خبر ؟» .

سپس رو به یارانش کرد و فرمود :

«‌اگربه آن ها اجازه سخن گفتن داده شود حتماً به شما خبر می دهند که بهترین زاد و توشه برای این سفر ، پرهیزکاری است » . [7]

هم چنین اصبغ بن نباته نقل می کند : روزی حضرت از کوفه خارج شد و به نزدیک سرزمین « غری » ( نجف ) آمد و از آن گذشت . هنگامی که ما به او رسیدیم ، حضرت روی زمین دراز کشیده بود . قنبر گفت : ای امیر مؤمنان ! اجازه می دهی عبایم را زیر پای شما پهن کنم ؟ حضرت فرمود : نه !‌این جا سرزمینی است که خاک های مؤمنان در آن قرار دارد و این کار تو ، مزاحمت برای آن هاست .

اصبغ به حضرت گفت : معنای خاک مؤمن را فهمیدم ؛ اما مزاحمت آن ها چه معنی دارد ؟ حضرت فرمود :


« ای فرزند نباته اگر پرده از مقابل چشم شما برداشته شود ،‌ارواح مؤمنان را می بینید که در این جا حلقه حلقه نشسته اند و یک دیگر را ملاقات می کنند و سخن می گویند این جا جایگاه مؤمنان است و وادی برهوت جایگاه ارواح کافران » .[8]

 پاسخ ارواح

بخش دیگری از روایات ، اموات را قادر به پاسخ گفتن به زندگان می شمارند ؛ هر چند اهل دنیا به سبب محدودیت های مادی ،قادر به فهم آن نیستند . ابن عباس از پیامبر گرامی اسلام (‌صلی اله علیه و آله ) روایت کرده است که :

« ما من احد یمرّ علی قبر اخیه المؤمن کان یعرفه فی الدنیا یسلم علیه الا عرفه و ردّ علیه السلام».[9]

« هیچ کس نیست که از کنار قبر برادر مؤمنش که او را در دنیا می شناخته عبور کند و به او سلام دهد ، مگر این که صاحب قبر او را بشناسد و پاسخ سلامش را بدهد » .

هم چنین در منابع نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) در بازگشت از احد ، بر مزار مصعب بن عمیر ایستاد و فرمود :

« شهادت می دهم که شما در نزد خداوند زنده اید . پس آنان را زیارت کنید و به آنان سلام دهید . قسم به آن که جانم در دست اوست ، تا روز قیامت کسی به آنان سلام نمی کند ،‌مگر آن که آنان به او پاسخ می دهند » . [10]

عایشه از پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) نقل می کند :

« کسی نیست که به زیارت مزار برادر مؤمنش برود و نزد او بنشیند ،‌مگر این که ‍[ برادر مؤمنش ] با او انس می گیرد و پاسخ او را می دهد تا زمانی که باز گردد » .[11]

 ارواح و بستگان

یکی دیگر از محورهایی که در روایات دیده می شود ،‌ارتباط ارواح در عالم برزخ با اقوام و بستگان است . پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود :

« همانا اعمالتان برنزدیکان و خویشاوندانتان عرضه می شود ؛ پس اگر خیر باشد ، شادمان می شوند و اگر غیر آن باشد ،‌دعا می کنند : خداوندا آنان را نمیران تا همان گونه کا ما را هدایت کردی ،‌هدایتشان فرمایی » .[12]

مالک بن انس از نعمان بن بشیر نقل می کند که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود:

«شما را توصیه می کنم به برادران در خاک رفته تان . بدانید که اعمالتان به آنان عرضه می شود».[13]


........................................................................................... 


[1]. البته این روایات به صورت کامل نشانگر حیات برزخی نیز هستند .

[2]. سماع موتی ،‌از نظر لغوی به معنی شنواندن اموات است ؛ به این معنی که آیا می توان به اموات ، اصوات را شنواند یا خیر ؛ که در این مقال ، به تسامح به شنیدن تعبیر شده است .

[3]. در فصل بعد ، به تفصیل در این زمینه سخن گفته خواهد شد .

[4]. « ما انتم باسمع لما اقول منهم ،‌و لکنهم لا یستطیعون ان یجیبوا ». محمد باقر مجلسی ، « بحار الانوار » ،‌ج 6،؛ ص 254 ؛ مسلم « الصحیح » ،‌کتاب الجن ،‌ج 4، ص 3، 22،ح76و77،‌بخاری « الصحیح » ، ص 976 ، ح3976 ؛ و نسائی،‌« کاب الجنائز» ،‌ص 231 ، باب 117،‌ح 2074و2075 . پایگاه اطلاع رسانی المیزان ( www.mezan.net ) ،‌سیزده روایت را با همین مضمون ،‌از منابع اصیل اهل سنت گرد آوری کرده است . منابع نیز از پایگاه اطلاع رسانی « وزارة شؤون الاسلامیة والاوقاف و الدعوة و الارشاد» عربستان سعودی - الاسلام - نقل شده است . ر.ک:

http://hadith.al-islam.com/display/display.asp?hnum=&doc=

[5]. ام محجن ، پیرزنی سیاه چرده بود که کار نظافت مسجد نبوی را انجام می داد .

[6]. ابن رجب حنبلی ،‌« اهوال القبور »‌،‌ص 134 ؛ و محمود الالوسی ، « روح معانی »‌ف ج 21، ص 55 .

[7]. سید رضی ،‌« نهج البلاغه »‌، کلمه ی قصار 492 ؛ 130 .

[8]. « یَابن نباته ! لَو کَُشِفَ‌ لَکُم لَرَأیتُم أروَاحَ المُؤمِنیِنَ‌فیِ هَذا الظَّهرِ حِلَقاً حِلَقاً ، یَتَزاوَروُنَ وَ‌یَتَحَدِّثوُنَ‌،‌إنَّ‌فیِ هَذَا الظَّرِ روُحُ کُلِّ مُؤمِن وَ‌ بِوادیِ بَرَهوُتِ نَسَمَةُ کُلُّ کافِرِ» . محمد باقر مجلسی ،‌« بحار الانوار »‌،‌ج 6، ص 237 ،‌باب احوال البرزخ و القبر و عذابه و سواله ، ح 55 .

[9]. عبدالرحمن بن ابی بکرسیوطی ،‌« الحاوی للفتاوی»‌، ج 2، ص 170 ؛ ابن حجر هیثمی ،‌«‌الفتاوی الحدیثیه »‌، ص 4؛ محمد الحسینی الزبیدی، « اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علوم الدین » ،‌ج 10،ص 365 .

[10]. علی بن حسام الدین متقی ،‌« کنزالعمال »‌،‌ج 10،ص 381 ، حدیث 29894؛ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی ،« مجمع الزوائد » ، ج 3، ص 60 ؛ ابی نعیم اصفهانی ، « حلیة الاولیاء ‌»‌،‌ج 1،ص 108 ؛ محمد الحسینی الزبیدی ،‌« اتحاف السادة المتقین »‌، ج 4، ص 423 ؛ و همان ، ج 10 ف ص 87 .

[11]. ابن قیم الجوزیه ،‌« الروح » ، ص 169 .

[12].احمد بن حنبل ، « المسند » ، ج 20،ص 114 ، ح 12683 ؛ سلیمان بن احمد بن ایوب طبرانی ،‌«‌تفسیر الکبیر » ، ج 4، ص 154 ؛ و اسماعیل بن محمد العجلونی ، « کشف الخفاء » ، ج 2،ص 481 .

[13]. علی بن حسام الدین متقی ، « کنز العمال ،ج 15،ص 685 ، ح42741 ؛ ابن رجب حنبلی در کتاب« اهوال القبور » ، چهارده روایت دیگر را شبیه این روایت آورده است .



(((منبع: کتاب سلفی گری و وهابیت، جلد دوم: مبانی اعتقادی، سید مهدی علی زاده موسوی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت فرهنگی و تبلیغی، قم، آوای منجی، چاپ اول 1391)))



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 92/10/27 :: ساعت 7:0 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]