سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» سفر عشق

دیروز پیام کوتاه دوست بزرگواری به دستم رسید. بارها و بارها اونو خوندم هر بار که می خوندم اشک امونم  نمی داد . نوشته بود که وبلاگ من براش حکم جمکرون رو داره ........خدایا ممنونم که من حقیر فقیر سراپا تقصیر رو واسطه ای قرار دادی تا بعضی از دلها رو که به عشق آقا می طپند ببرم جمکرون و بسپرم دست آقا

به همین بهونه متن زیر رو نوشتم تا با همه اونایی که میمیرن برا جمکرون سفری مجازی داشته باشیم به دیار عشق......... حالا چشماتو ببند و خودتو در محضر یار تصور کن

بسم الله

خورشید در حال غروب است.می خواهیم با هم به دیدار دوستی برویم که شاید تا به حال او را ندیده ایم.می گویم شاید چرا که شنیده ام وقتی بیاید و چشمانمان به دیدار جمالش روشن شود همه او را آشنا می یابیم. آشنایی قدیمی و افسوس می خوریم و می گوئیم که من بارها او را دیده ام پس چرا نشناختمش؟ حالا فرصت دیگریست.اضطراب شیرینی وجودت را فرا می گیرد.سفر عشق را آغاز می کنیم. در دل غوغایی به پاست.همیشه همینطور بوده است و امشب هم اما میدانم تا گنبد سبز مسجد را ببینم آر امش را هم پیدا خواهم کرد.بیابانهای تفتیده جمکران کم کم آماده می شوند تا شبی دیگر را آغاز کنند. چراغ پر نور خورشید به خاموشی گرائیده و سایه ها ابراز وجود پیدا کرده اند. می بینیشان که چه مشتاقانه و با پای پیاده به سوی وعده گاه محبوب راه می روند؟ اشک چشم و خاک راه دیدنی است.امشب اینجا غوغایی است.رسیدیم . مسجد روبروی ماست با آن عظمت و آرامش سبز. حالا وسط معرکه ایم.جمعیت مثل ذرات ناچیز به سوی مسجد جذب می شوند. او همین نزدیکی هاست. چشمانت را ببند. و عمیق نفس بکش.بوی یاس را حس می کنی؟ شاید کنارمان ایستاده باشد. اما چشمانمان نمی بیند. چشمها را باید شست. جور دیگر باید دید. مدت زیادی مهمان نیستی باید حداکثر استفاده را ببری شاید که هفته بعد نتوانی یا شاید نباشی که بیایی .صدای موذن که از گلدسته های بلند مسجد به گوش میرسد چونان دعوتنامه ای تو را می خواند. به راز و نیاز با معشوق. الله اکبر. در دل آرزو می کنی کاش روزی در همین مسجد نماز عشق را به امامت مولا اقامه کنیم. نماز مغرب و عشاء که تمام می شود فرصت داری تا دو رکعت نماز عشق بخوانی. تکرار (( ایاک نعبد و ایاک نستعین)) آن هم 100 بار وجودت را آرام می کند خدایا تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.دانه های تسبیح یک به یک رد می شوند و همچون شراره های آتش وجودت را نورانی مینماید. رکوع سجود با آرامشی خاص . حس عجیبی دارد دو رکعت عشق به عشق آقا .بخصوص وقتی که بعد از نماز باید تسبیحات مادرش فاطمه زهرا (س) را شروع کنی.بعد هم یکصد صلوات در سجده.شاید نتوان رمز و راز چینش این مراحل را متوجه شد. اما درک این نکته هم سخت نیست که ذکر تسبیح مادر بعد پایان نماز آقا امام زمان(عج) بی حکمت نیست.بعد از اینکه نماز به پایان می رسد دل ها صاف تر شده اند و زنگار زندگی از آنها شسته شده.این را می توان از برق چشمها فهمید...........زیارت قبول

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( پنج شنبه 86/6/29 :: ساعت 12:10 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]