سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل کننده بی بصیرت، مانند رونده در بیراهه است . هر چه تندتر رود، ازمقصد دورتر شود . [امام صادق علیه السلام]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» وقف و اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ........

گسترش فرهنگ وقف، یکی از عمده ترین فاکتور، انهدام تراکم ثروت در جامعه و ایجاد بستر مناسب برای رشد ارزشهای معنوی و الهی، در شکل توزیع عادلانه ی ثروت، محسوب می شود و با درک از همین نکته، یعنی موثریت ژرف وقف در توسعه ی اقتصادی، فکری، فرهنگی ومعنوی است که اسلام دین مقدس توحیدی، برگسترش فرهنگ وقف بیش از هر چیز دیگر تاکید نموده است. (جوادی- 1380) سنت حسنه ی وقف یکی دیگر از افتخارات مکتب اسلام و از اهرمهای موثر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نیازهای مادی و معنوی جامعه است. از صدها سال پیش تاکنون واقفان خیراندیش با اختصاص بخشی از اموال خود برای خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسندیده ی (وقف) که بارزترین و روشن ترین مصداق احسان، انفاق، صدقه ی جاریه، تعاون و باقیات الصالحات است منشاء خدمات فراوان علمی، فرهنگی، هنری، رفاهی، بهداشتی در جامعه بوده اند که وجود صدها درمانگاه، بیمارستان، مدرسه، دارالایتام، کتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار وغیره که باید بطور دایمی حفظ و مورد بهره برداری قرار گیرد درسراسر کشورهای جهان و به ویژه ایران بهترین گواه و شاهد آن است. (ویژه نامه میراث وقف-1386).......

نمونه ی دیگری از مصارف که در بین موقوفات سالهای اخیر مشاهده می شود برای مساجد، بیمارستانها، ایجاد حمام، تعمیر حمام، احسان، تهیه پوشاک،‌ ایجاد دارالایتام، کمک به ایتام، پرورشگاه، کمک به دانشجویان، اطفال بی بضاعت، معلمین و مستخدمین مدرسه، کمک نقدی به افراد، لوازم تحصیل دانش آموزان بی بضاعت،‌ اعطای جوایز و وام و کمک، ورزش در مدارس، هزینه ی نفت و تعمیر حمام، احداث ساختمان برای افراد بی بضاعت، جهیزیه ی عروس، ازدواج، بیماران سرطانی، احداث منازل خانواده ی شهدا، احداث نانوایی، مستمندان وجیهه جنگ، احداث کتابخانه، خرید کتاب، امور خانواده ی شهید و اسیر و مفقودالاثر، مرکز توانبخشی، تعمیر پل و دبستان، تامین آب شرب قریه و غیره می باشند (مداح-1380).
با این اوصاف بدیهی است که «توصیه فرهنگ وقف» وتلاش برای دست یابی موفقیت وآن درابعاد مختلف اقصادی ، اجتماعی وفرهنگی ، به عنوان مهمترین مسئله ودل مشغولی مسئولان وصاحب نظران در کشورهای اسلامی وغیر اسلامی می باشد.(ارجمند نیا- 1380)
برای رهایی از عقامت اندیشه ،برای بیرون رفت از رکود ناانسانی، برای نجات از اسارت جهالت، برای ذوب نمودند یخهای منجمد اندیشه و برای رشد شعوری جامعه توسعه ی فرهنگ وقف و انفاق ضرورت است، چرا که توسعه ی فرهنگ وقف و انفاق موجب ایجاد تعادل اقتصادی و مادی در جامعه می گردد و با تعادل مادی واقتصادی زمینه ی فعلیت پیدا کردن توانمندیها وپتانسیلهای بالقوه به وجود می آید. و بدین ترتیب حرکت رو به رشد جامعه در مسیر تکامل مادی و معنوی آغاز می شود. وزان پس سرنوشت جامعه، بادستان توانمند خود جامعه تغییر می کند. دقیقا به همین لحاظ است که ایجاد نهادهای خیریه بر مبنای«(اوقاف وانفاق» در جوامع که عده ای بسیار اندک آن از بهترین امکانات مادی، رفاهی واقتصادی برخوردارند واکثریت مطلق آنها در چنگال فقر مادی و معنوی اسیرند بین توسعه و گسترش فرهنگ وقف و انفاق در جامعه ی اسلامی ما بیش از جوامع دیگر از ضرورت برخوردار است. (جوادی- 1380).

تعریف وقف

وقف که از جمله عبادات و از صدقه ی جاریه است، در لغت به معنی ایستادن (منتهی الارب) و در اصطلاح فقهی به معنی حبس عین ملکی است بر ملک خدای تعالی که ملکیت از مالک ملک به خداوند منتقل می شود. (لغت نامه ی دهخدا ذیل ماده ی وقف). به عبارتی دیگر: ماندن اصل مال وجابجایی منفعت آن، تا مردم از منافعش بهره مند شوند.
(واعظی- 1380).
وقف در لغت نامه، نگهداشتن و حبس کردن چیزی معنی شده است و می توان به بیان ساده چنین تعریف کرد، هنگامی که موضوعی مادی که دارای نقش اقتصادی نیز باشد توسط فردی برای مصرف در منظوری خاص در مدت زمان از حال و‌آینده نامحدود در نظر گرفته شود می توان گفت فعل وقف حادث شده است و چون هر فعلی در هر جامعه ای زمانی مقبولیت اجرا می یابد که در چارچوب قانون و عرف آن جامعه مجاز تلقی شود و جای شدن آن فعل اثبات نقص قانون را نگردد و چون در تعریف وقف گفتیم اختصاص موضوعی مادی برای مصرف در زمان حال تا آینده نامحدود در منظور نظر واقف در آن امری محال نیست بنابراین باید حکم کرد واقف در انجام وقف نیت خود را در چهارچوب قوانین زمان حال جامعه شکل دهد.
(رفرم- 1380).

تعریف عمومی وقف:

وقف در واقع عملی است الهی که شخص در کمال صحت و سلامت عقل و اندیشه، تمام یا قسمتی از مال و جان خویش را بی آنکه انتظار دریافت پاداشی را داشته باشد با تمام وجود و عشق و برای رضای خدا به همنوع یا همنوعان خویش می بخشد. (بندر چی- 1380).

تعریف معنوی وقف:

در بعد معنوی نیز وقف مفهوم پیدا می کند. در فرهنگ دینی اسلامی وقف معنوی بیش از وقف مادی تاکید گردیده و مدام وقف معنوی بر وقف مادی ترجیح داده شده است. وقف معنوی به وقفی اطلاق می شود که از هیچ گونه ظاهر و جلوه های مادی برخوردار نیست و صرفا بازده معنوی دارد. هرعمل خیری که باعث رشد ارزشهای معنوی، اخلاقی و فکری در جامعه شود وقف معنوی نیز بر آن صدق می کند؛زیرا معنویت معنویت در جامعه با رشد همین ارزشهاست که رشد می کند و فقدان این ارزشها در یک جامعه نیز نشانگر انحطاط آن جامعه است (جوادی-1380).

وقف از نظر حقوقی:

وقف عملی حقوقی است که به موجب آن شخص (اعم از شخص حقیقی یا حقوقی) عین مالی را از مالکیت خود خارج نموده از هرگونه نقل و انتقال- اعم از نقل و انتقالهای ارادی مانند اقسام معاملات و نقل و انتقالهای قهری مانند توارث و سایر تصرفات بطور کامل مصون نگاه می دارد و منافع آن را در راههای خداپسندانه و امورخیریه بطور دایم به جریان می اندازد تا افراد محدود و معین و یا نامحدود و غیر معین به صورت بلا عوض از منافع بهره مند شوند.(امینیان مدرس- 1381، ص296-297)

موقوفه:

مالی که وقف آن از حیث داشتن شرایط صحت، تمامیت یافته و دارای شخصیت حقوقی شده است، موقوفه نامیده می شود.
(آیت اللهی- رخ، 1383: 294).

وقفنامه:

سند وقف؛ نوشته ای است که واقف در موردوقف مال خود تنظیم نموده و در آن درباره ی مسائل مختلف مربوط به اداره ی موقوفه و چگونگی صرف عواید آن و سایر مسائل تعیین تکلیف کرده است‌ (محمد امینیان مدرس- 1381 ص305).

مدیریت وقف:

شایستگی و امانتداری و توانایی سرپرست اوقاف از مسائلی است که باید محرز شود و در صورت امکان، سرپرست خود اهل وقف باشد. سرپرستی وقف در مرحله ی اول به واقف می رسد و پس از او فردی که واقف او را معین کند. اگر واقف بدون تعیین ناظر بر وقف، بمیرد، موقوف علیه اگر رشید باشد متصدی آن می شود و پس از او قاضی به عنوان ولی، این وظیفه را قبول می کند. (میراث جاویدان- زمستان 1385 ص9).

متولی:

شخصی است که در وقف نامه و یا ضمن تشکیل وقف از طرف واقف، برای اداره ی عین موقوفه معین شده باشد از نظر قانون مدنی، متولی پس از قبول سمت تولیت، حق استعفا ندارد.
واقف یا حاکم نیز حق عزل متولی را ندارند و چنانچه خیانت او در اداره ی عین موقوفه مشاهده شود، شخص مورد اعتمادی که امین نامیده می شود، با حکم دادگاه صالح به او ضمیمه می شود.
واقف می تواند سمت تولیت موقوفه را در ضمن انعقاد وقف شخصاً به عهده می گیرد.ممکن است واقف دروقف نامه متولیان متعدد معین نماید و وظایف آنان را تفکیک نماید.
چنانچه واقف ضمن تشکیل وقف، یا در وقف نامه اقدام به تعیین متولی نکرده باشد، بعدا چنین اختیاری نخواهد داشت.
(آیت اللهی- رخ، 1383: 289).

وظیفه ی متولی:

بدون شک هرگاه واقف وظیفه ی متولی و چارچوب آن را معین کند و متولی تولیت را بپذیرد، وظیفه اش این است که با کمال اخلاص و امانتداری به انجام آن امور بپردازد؛ اما اگر واقف وظیفه ی او را مشخص نکند، وظیفه اش انجام امور متعارف و مرسوم از قبیل تعمیر، اجاره، اصلاح، پرداخت اجرت، مالیات، وصرف منافع آن موارد معین شده و... که به نفع موقوفه و موقوف علیه است، می باشد. تا هنگامی که متولی بطور عادی و متعارف انجام وظیفه می کند، موقوف علیهم و دیگران نمی توانند تولیت را بر عهده بگیرند. (معروف الحسنی، 1380: 219)

تولیت:

مدیریت مستقیم در اصطلاح، تولیت نامیده می شود. واقف ممکن است تولیت موقوفه را خود عهده دار شود و یا در این سمت را به شخص دیگری تفویض نماید، ولی هر کدام از این دو مورد باید وقف نامه مشخص شود والا بعد از تمامیت وقف، واقف حق مداخله دراین خصوص را ندارد. (آیت اللهی- رخ، 1383: 267).
نحوه اداره ی موقوفه: ماده82 ق. م. می گوید: «هرگاه واقف برای اداره کردن موقوفه ترتیب خاصی معین کرده باشد، متولی باید به همان ترتیب رفتار کند و اگر ترتیبی قرار نداده باشد متوالی باید راجع به تعمیر و اجاره و جمع آوری منافع و تقسیم آن بر مستحقین و حفظ و غیره مثل وکیل امینی نماید».

وقف درسیمای اجرایی:

وقف در قانون مدنی ایران در ماده ی 55 چنین تعریف شده است؛
«وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود» (بندرچی- 1380)
وقف در سیمای اجرایی خود به دو صورت ظاهر می گردد: 1. وقف خاص وقفی که مختص دسته ی معین و خاصی باشد مانند وقف بر اولاد یا بر افراد و طبقه خاص از مردم:2. وقف عام وقفی است که مقصود از آن امور خیریه است و مخصوص دسته و طبقه ی معینی نیست مانند وقف بر فقرا، وقف برطلاب و مدارس و مساجد، مقابل وقف خاص که مراد از آن حصر کردن و منحصر ساختن است؛ (سید احمد موذن علوی قسمت چهارم ص26و 27) (سیدعلی اصغر هدایتی-1380)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( یکشنبه 85/7/2 :: ساعت 9:31 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]