سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که نخست دست به ستم گشاید فردا پشت دست خاید . [نهج البلاغه]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بدون شرح اما پر از درد

نه مادر هستم و نه احساس مادرانه رو تجربه کردم
اما تا دلت بخواد احساس مادرانه رو از مادر خودم دیدم
یعنی همه ما این رو دیدیم
دیر نیایی
زود بیا
 ناهار خوردی؟
کلاهت کو هوا سرده!و ............
اما احساس مادرانه محصول دوره ما نیست و سال 59 هم مادرا همینطوری

با همین احساسات بودن، حتی بیشتر
چی شد همین مادری که طاقت نداره بچه اش بی کلاه تو سرما بره راضی شد

ترکش به چشم بچه اش بره و کور بشه؟
چی شد همین مادری که دیر خونه رفتن رو تحمل نمیکنه

راضی شده 10 سال تو انتظار استخوان بچه اش باشه؟
ولله قسم اگر خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و خانم زینب کبری(سلام الله علیها) نبودند

این مادرای جوون داده حتی یک روز هم دوام نمی آوردن
اصلا دقت کردی تا حالا؟
خیلی از شما تجربه کردید
چرا الان همین مادرای نگران امروز، راضی میشن لحظه ی سال تحویل

لحظه ای که همه می خوان با بچه هاشون سر  سفره تحویل سال بشینن با اونا نباشیم و بریم جنوب؟
کلمه "شهید" چیه؟
وقتی یه نفر میشه شهید و وقتی مادری میشه مادر شهید همه چیز عوض میشه همه چیز

توضیح اضافه ای لازم نیست

 باید برای این پست می نوشتم

*** بدون شرح اما پر از درد ***

این مادر حرفها داره برای من برای تو برای ما

حرفهایی که شاید همین چند جمله اش کافی باشه

تا بفهمیم توی دل داغ دیده اش چی می گذره.

امان از دل سوخته مادرای شهیدان مفقود الاثر

من  نمی دونم خدا با اونایی که روی خون این شهیدا و دل مادراشون پا می ذارن چی می کنه؟؟؟

برای دیدن فایل ویدئویی به لینک نوار کنار وبلاگ مراجعه فرمائید.

(( تحت عنوان درد دل مادر شهید مفقود الاثر ))




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( شنبه 91/2/9 :: ساعت 10:52 عصر )

»» برای مادرم

مادر

تو ببخشای اگر صورت من نیلی نیست

پلک سالم دارم

بازو و پهلوی من بی درد است

لیک چشمانم اگر

بهر تو گریان نشود

نا مرد است.




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( سه شنبه 91/2/5 :: ساعت 11:13 عصر )

»» شنیدن کی بود مانند دیدن

شنیده ایی که میگویند : چنان می زنمت که یکی از من بخوری ؛ یکی از دیوار ؟!

آری حتماً شنیده ایی اما شنیدن کی بود مانند دیدن ؟


شنیدن هر چقدر هم سخت باشد هیچگاه به طاقت فرسایی دیدن نخواهد بود,


آخر بابا شنید , زینب شنید ,ما هم شنیدیم اما تنها حسن دید و باز هر چقدر هم دیدن سخت

باشد مثل  سیلی خوردن نیست ,

که حسن بگوید : مادر کجا میروی ؟ خانه این طرف است ....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( چهارشنبه 91/1/30 :: ساعت 8:58 عصر )

»» قافیه ای در خور فلک

نامت گل، نشانت گل آذین، یادت گلاب و غروبت گلگون! آن گلی که بهشت با عطر گلبرگ های آن از هوش می رود؛ گلی با هیجده گلبرگ بی مثال، با هیجده بهار لا یزال.خوشا به حال هیجده بهاری که با تو شکفتند. هیجده تابستانی که به بار نشستند؛ هیجده خزانی که بر باد رفتند و هیجده زمستانی که کفن پوشیدند.... کوه ها حجم عقده های کبود توست و دریاها چکیده اشک های غریب تو. از آن روز که فدک به نام تو شد، فلک قافیه ای در خور یافت و از آن دم که آب مهریه تو شد، سفینه اهل بیت به جریان افتا د. بیت الاحزان تو، پیشگوی کربلا بود و گریه های دردناکت پیش درآمد نینوا. سیمرغ گم شده! مبادا بی تو حقیقت، آشیانه خفاش ها شود و عشق، بازیچه کاکلی ها! مادر پهلو شکسته، دل های شکسته را دریاب.


 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( شنبه 91/1/19 :: ساعت 5:44 عصر )

»» فاطمه فقط فاطمه

زهرا تازه ترین اتفاقی بود که در عالم افتاد و هیچ وقت نیست که این اتّفاق،باز هم تازه نباشد! زهرا حرف تازه خدا بود: «انّا اَعْطَیناکَ الکوثَر»؛نگاهی نو، به سراپای هستی. ارتباط خاک با خدا؛ مادر شهود و شهادت؛بانوی محراب؛ بانوی اعتراض؛ بانوی حماسه؛ بانوی بسیج بنی هاشم؛بانوی شهادت... پیش از زهرا ـ هیچ زنی را ندیده بودند، که پدر خویش را مادر باشد!پیش از زهرا «شهادت» این همه، تازگی نداشت. او که آمد، جانی تازه گرفت.قبلاً، کلمه ای بود و بعد، معنا شد! «شهادت» در خانه زهرا، حیثیت پیدا کرد،بزرگ شد و انتشار یافت. و او، به روشنی این همه را می دانست.مادرانه، شهادت را بزرگ می کرد. آگاهانه شهادت را شیر می داد...از جغرافیای قتلگاه خبر داشت. کربلا را بر دامان می نشاند.برای عاشورا، لالایی می خواند. گیسوان «اسارت» را شانه می زد!حکایت چاه و محراب خون را می دانست. با این همه، اهل شکایت نبود.اگر هم می گفت، درد می گفت که درمان بشنود!...





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( چهارشنبه 91/1/16 :: ساعت 9:34 عصر )

<      1   2   3      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]