سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخشندگی، [بذر] دوستی را [در دل ها [می کارد . [امام علی علیه السلام]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حب الحسین (ع)........

حُب الحسین  (ع)   سِرّالاسرار شهدا ست.

فَاَینَ  تَذهَبون ؟

اگر صراط مستقیم می جویی بیا.

از این مستقیم تر راهی وجود ندارد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( پنج شنبه 92/9/7 :: ساعت 4:50 عصر )

»» کربلا رفتن...........کربلا نرفتن

دوستی می گفت:

کربلا رفتن سخت است و کربلا نرفتن سخت تر

تا نرفته ای

شوق رفتن داری و وقتی می روی

شوق مردن

کربلا رفته ها می دانند

وقتی از کربلا بر می گردی

روضه حسین

حکم زهر را دارد بر دل زائر

آخر اینجا دیگر عباس نیست

تا آرام گیری در حرم امنش ..........




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( دوشنبه 92/9/4 :: ساعت 9:11 عصر )

»» چه کرده ای با دلها آقا ............

آسمان ، حدیث تنهائی ات  را نجوا می کند و خاک ، ترجیع بند مظلومیت تو را به زمزمه می نشیند.  از ازل تا به ابد هستی به چشمانت تعظیم می کنند و ساحل ساحل دریاها بر لبان خشکیده ات بوسه می زنند........


چشمهایت چقدر زیبا بود وقتی از فراز نیزه کودکانت را نوازش می کردی و..............

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 92/9/1 :: ساعت 9:58 عصر )


»» چه خوب شد که نبودی لیلا ...........

«چه خوب شد که نبودی لیلا! گاهی احساس می‌کنم که رابطه حسین (ع) با علی اکبر (ع) فقط رابطه یک پدر و پسر نیست. می‌مانم که کدامیک از این دو مرادند و کدامیک مرید؟ مراد حسین (ع) است یا علی اکبر (ع)؟ اگر مراد حسین (ع) است که هست، پس این نگاه مریدانه او به قامت علی اکبر (ع)، به راه رفتن او، به کردار او و حتی لغزش مژگان او از کجا آمده است؟!

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 92/9/1 :: ساعت 9:56 عصر )


»» و رگ هایی بریده ...بوسه گاه زینب ..............

گفتند: خویش را بایست قربانی کنی

گفت : باکی نیست،که خویشی در میان نیامده است

بانگ آمد : و اکبرت را،اصغر را،قاسم را وعبد الله را

گفت : فدائیان رهند

گفتند : عباس را بازوان از تن جدا کنند و بر سرش عمود آهنین و در چشمانش تیر بنشانند

گفت : چه باک؟

گفتند : آخرین امیدش،مشک آبی که به دهان گرفته به خیمه ها نرسد و کودکان از تشنگی بمیرند.

گفت : غم نیست،جدشان سیراب خواهد کرد

گفتند : زینب به اسیری رود.

گفت : چه بیم

گفتند : همسران و زنان کاروان آوارگی کشند،دخترانت سیلی خورند،خیمه هایت بسوزند،بر کشته ها به سم ستوران بتازند،سرت بر نیزه برند،و بیش از این

و پاسخ : لبیک

 

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 92/9/1 :: ساعت 9:39 عصر )


<      1   2   3   4      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]