................
9- حدادعادل، ادیب سیاستمدار
غلامعلی حداد عادل از جمله خواصی بود که در روزهای اول بعد انتخابات با موضع گیری های شفافش در جهت روشن کردن فضای غبارآلود سعی و تلاش فراوانی کرد و صحبت هایش با استقبال بسیاری رو به رو شد به گونه ای که بنا به درخواست مردم بارها از صدا و سیما پخش شد.
حداد عادل با بیان تناقضات موسوی در موضع گیریهایش او را مورد سئوال قرار می داد: « ما شما را به عنوان نخستوزیر دوران دفاع مقدس و نخستوزیر حضرت امام و اینکه شما را فرزند انقلاب میدانیم، دوست داریم و رهبر انقلاب هم شما را عضو خانواده انقلاب میداند اما از شما سوال میکنم وقتی هنوز انتخابات تمام نشده و در صندوق رای باز نشده شما از کجا مطمئن بودید که اکثریت آرا را به دست آورده و اعلام پیروزی کردید،این درست نیست که قبل از برگزاری انتخابات نزدیکان شما اعلام کند که اگر آقای احمدینژاد پیروز شد یقینا تقلب صورت گرفته است.»
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با استناد به نظرسنجی ها هم ادعای موسوی را رد می کرد :« ما این نظرسنجیها را که توسط چندین دستگاه مختلف صورت میگرفت بررسی کردیم و دیدیم که در هیچکدام از این نظرسنجیها که مربوط به کل کشور بود آقای میرحسین از آقای احمدینژاد جلوتر نبود،البته این موضوع که رای آقای احمدینژاد از آقای موسوی بیشتر است احتیاج به نظرسنجی هم نداشت چرا که دولت آقای احمدینژاد ظرف 4 سال به حداقل 60 سفر استانی به مناطق مختلف کشور داشته است. و این طبیعی است که مردم این شهرها رای بیشتری به ایشان بدهند.»
..............
حداد حتی از فرصت تریبون مجلس هم برای روشنگر ی استفاده کرد و در نطقی به بیان تبعات قانون گریزی سران فتنه پرداخت و گفت:« آنچه مایه تعجب بود این بود که آنها تا وقتی خودشان را پیروز انتخابات میدانستند این امور را سبب ابطال انتخابات نمیداشتند اما وقتی از نتایج آراء باخبر شدند مدعی تقلب شدند و مردمی که از حیجانات و احساسات قبل ملتهب بودند بدون مجوز قانونی به خیابانها کشاندند و فرصت و زمینهای ایجاد کردند تا جماعتی وابسته به گروههای زخم خورده از انقلاب و مزدور و بیگانه خود را لابه لای انبوه مردمی که گمان میکردند حقشان ضایع شده پنهان کنند و با تخریب بعضی اماکن و موسسات و آتشزدن اتوبوسها و تباه کردن اموال عمومی به خیال خود ایران نا امن و حکومت ایران را بیثبات کنند.»
حداد با حضور در گفتگوی ویژه خبری با بیان استدلال رهنورد، که همسرش را فرزند آذربایجان خوانده بود و داماد لرستان و اینکه ترک و لر ها فرزند و دامادشان را رها نمی کنند و به احمدی نژاد رای بدهند ، به بی پایه بودن این دلیل اشاره می کند که مگر مردم ایران بصورت قومی و قبیله ای رای میدهند؟ حداد با اشاره به سفرهای استانی رییس جمهور بیان کرد که اگر این طور استدلال درست باشد که احمدی نژاد به خاطر 60 سفر استانی فرزند ملت است !
حداد در همان روز های اول بعد انتخابات به پشت پرده تلویزیون دولتی بی بی سی اشاره می کند و از ماهیت بهایی بودن این شبکه پرده بر می دارد.
<** ادامه مطلب... **>
10- حسینیان، مرد مقابله با فتنه ها
روح الله حسینیان یکی از سیاسی و امنیتی ترین روحانیون بعد انقلاب است که همیشه در حوادث فتنه گون نقش هایی پر رنگ را در مقابله با فتنه ها بازی کرده است. در اوج فتنه گری های دو خرداد و فتنه قتلهای زنجیره ای با افشاگری بر علیه مسببین دولتی آن ، خشم سران اصلاحات را برانگیخت و از این رو همیشه به عنوان یکی از اهداف ترور شخصیت ماشین تبلیغاتی اصلاحات آماج حملات آن ها بوده است.
حسیننیان در فتنه اخیر هم با گرفتن مواضع صریح و شفاف خود در جهت آشکار کردن اهداف پنهان سران فتنه گام برداشت. وی در واکنش به الله اکبرهای شبانه آشوبگران به پشت پرده آن اشاره کرده است و گفته است: «شعارهای الله اکبر بر پشت بام ها بعد از انتخابات سر داده شد در حالی که حدود یک سال قبل، داریوش همایون همین را پیشنهاد را ارایه داد.
کسی مانند جین شارپ و داریوش همایون وزیر سابق اطلاعات و عناصر داخلی همه هماهنگ با هم یک حرف را تکرار می کنند. من نمی خواهم کسی را متهم کنم اما ما نباید شک کنیم وقتی که سردبیر روزنامه ای که از معترضین است به اصطلاح از جناح اصلاح طلبی است و فعلا با جمهوری اسلامی معارض شده در لندن نشسته و مقالات و سر مقالات خود را می نویسد و در ایران چاپ می شود و بعضی از آقا زاده ها وقتی فرار می کنند نیز به لندن پناه می آورند.»
ماجرای فرار مهدی هاشمی به عنوان یکی از متهمان اصلی آشوب در کشور یکی دیگر از محورهای موضع گیریهای صریح شاگرد مدرسه حقانی است:« قوه قضائیه کشور ما نباید منتظر برگشت مهدی هاشمیرفسنجانی از لندن باشد چرا که ایران عضو اینترپل -پلیس بینالملل- است و میتوانیم به وسیله پلیس بینالملل حکم قضایی صادر و آن را به پلیس بینالملل واگذار کنیم تا وی را دستگیر کرده و به جمهوری اسلامی ایران تحویل دهند.»
رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس به افشاگری در مورد روابط پنهان ستادمیر حسین موسوی با عوامل بیگانه هم پرداخته است:« زمانی تلویزیون بیبیسی فارسی برای راهنمایی و هدایت شورشها تأسیس شد از سوی دیگر سردبیر این تلویزیون نیز شخصی به نام رمضانپور است که معاون وزیر ارشاد دولت اصلاحات بود و در ادامه نیز استودیو این شبکه در ستاد میرحسین موسوی کشف میشود ما چطور نتیجه تحلیلمان این نباشد و نتیجهای غیر از اینکه دخالتهای بیگانگان بدون حمایت برخی عوامل داخلی صورت گرفته است، نگیریم.»
حسینیان که مسئولیت مرکز اسناد انقلاب اسلامی را بر عهده دارد به ملاقات رییس دولت اصلاحات با جورج سورس هم اشاره کرده است: «
مواضع حسینیان در قبال مباحث حکمیت هم به مانند دیگر مواضعش صریح و بی پرده بود: «اگر منظور از وحدت، وحدت با سران فتنه است که همچنان بر طبل مخالفت و ایستادگی در راه شیطانی خود میکوبند، این وحدت خیانت به ملت است.
متاسفانه آقای رضایی عقب نشینی نظام را، پیشنهاد سازنده در نامه سیاسی خود میانگارد. سخنان مشترکی چون اذعان به وجود بحران، محور قرار دادن اقتصاد، عمل کردن مجلس و قوه قضائیه به وظایف قانونی، محور مشترکی است که در نامه و بیانیه سیاسی محسن رضایی و میر حسین موسوی مشترک است که این امر نشان دهنده آن است که این گونه خواستههای غیر قانونی و احیانا شعارهای حقی که اراده باطل از آنها صادر شده، در یک مرکز مشترک برنامه ریزی میشود و از حلقوم افرادی خاص خارج میشود.
از جمله اقدام های حسینیان که با عث جلب توجه رسانه ها به سمت او شد، نامه استعفای او از نمایندگی مجلس بود. آن طور که از شواهد هم پیداست هدف اصلی حسینیان از استعفا اعتراض به بعضی اهمال کاری ها در کشور در برخورد با فتنه گران بوده است. از جمله دلایلی که روح الله حسینیان برای استعفا می شمارد ریاست یکی از بانیان فتنه بر یکی از کمیته های مجلس است:« امروز خود را ناتوانتر از همیشه مییابم. هر اقدامی آغاز کردیم با رقابت پیچیده پارلمان تاریستهای حرفهای نقش بر آب شد. جناح اصلاحطلب نزد رئیس عزیزتر و ارزشیتر شدند و هر روز ما مطرودتر و بیخاصیتتر. من خود را موجودی شکسته خورده و سرخورده میبینم وقتی میبنیم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنهگرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بود. وقتی میبینم مجلس اصولگرا نمایندهای را برای این کمیته انتخاب میکند که تا دیروز علناً از یکی از سران فتنه دفاع میکرد و یک روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران کویتی مینشیند و برمیخیزد و رسالتش توزیع آدامس در بین نمایندگان است.»
11- یار انقلابی امام،حجت الاسلام رحیمیان
حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان، از اعضای دفتر حضرت امام(ره) بوده است که تا به امروز در مقاطع مختلفی که آرمانهای حضرت امام را مورد هجمه دشمنان می دیده است به میدان آمده و از آنها دفاع کرده است. رحیمیان در فتنه بعد انتخابات در حالی به دفاع از انقلاب و نظام می پرداخت که بعضی از افراد وابسته به بیت و موسسه حفظ و نشر آثار امام دچار لغزش شده بودند.
رحیمیان، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز مسائل پس از انتخابات را ناشی از توهم کسانی میداند که فکر میکردند همه ایران فقط شمال تهران است:« انسان این طوری است که وقتی به اطراف خودش نگاه میکند، همواره تصور میکند که دنیا همین است. توهم انتخابات هم همین بود. تصور کردند همه ایران، تهران است و همه تهران هم، شمال تهران است. در راهپیمایی 9 دی فرد خوشذوقی، نقشه ایران را با استانهایش کشیده و اسم محلات شمالی تهران را روی آنها گذاشته بود. جای خلیج فارس و دریای خزر را هم تغییر داده و جای آنها نوشته بود استخر زعفرانیه و امثالهم. گیلان و مازندران را مثلا نوشته بود قیطریه و واقعا تصور و توهم اینها را نقاشی کرده بود.»
رحیمیان در مورد بهترین شکل برخورد با سران فتنه به این شکل روشنگری نموده است: «دستگاه قضایی با دادن فرصت به این افراد به دنبال روشن کردن چهره آنها در بین مردم ایران است همانگونه که در زمان حیات امام خمینی(ره) نیز به بنی صدر خائن که رئیس جمهور ایران بود این فرصت داده شد تا مردم به خیانتکار بودن وی پی ببرند. موسوی در ابتدا طرفدارانی داشت ولی امروز مردم ایران متوجه شده اند که ادعای 11میلیون تقلب رای از سوی وی بی اساس بوده است. او به قصد از بین بردن نظام، به نظام حمله کرد.»
12- مورخ روشنگر، سید حمید روحانی
سید حمید روحانی از افرادی است که سابقه همراهی امام را از قبل انقلاب داشته است و به عنوان مورخ و نویسنده در تاریخ معاصر کشور چهره ای شناخته شده است. حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی ایران معاصر است که در حوادث بعد انتخابات با استنادهای تاریخی خود به افشاگری چهره سران فتنه پرداخت.
نامه ی سرگشاده وی به مهدی کروبی کاندیدای معترض انتخابات ، به عنوان دوست قدیمی وی، بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت:« جناب آقای کروبی! آن روز که من و شما به همراه حاج آقای جمارانی آن نامه غمبار را به آقای منتظری نگاشتیم هرگز مرا این باور نبود که روزی من ناگزیر شوم "هشدارنامه " ای همسان برای جنابعالی بنگارم و همان نکتههای تلخی را که به او گوشزد کردیم به جنابعالی یادآور شوم.»
روحانی نسبت به اطرافیان کروبی هشدار می دهد که چه کرده است که گروهی معلوم الحال به گردش حلقه زده اند:« هیچ اندیشیدهاید که در شما چه ناخالصی ای پدید آمده است که مهرهها و چهرههای مرموزی مانند قوچانی، باقی، سحرخیز،ابطحی، دباغ و... شما را از سنخ خود یافتهاند و پشت سر شما قرار گرفتهاند؟! آیا شما بر این باورید که این حضرات بویژه جناب آقای دباغ امروز شما را در خط امام و انقلاب میدانند که از شما حمایت میکنند؟! شما در یک سخنرانی اعلام کردید: "... من همان مهدی کروبی خط امام هستم... و به این خط عشق میورزم...!! " (اعتماد ملی، 21/2/88) با عرض پوزش باید بگویم مطمئن باشید که اگر جنابعالی در عمل - نه در شعار - "همان مهدی کروبی خط امام " بودید، این مهرهها و چهرههایی که امروز شما را در میان گرفتهاند و گرداگرد شما به پایکوبی و دستافشانی پرداختهاند، هیچگاه به شما نزدیک نمیشدند و به شما بها نمیدادند و با شما همانگونه برخورد میکردند که تاکنون با پیروان راستین راه امام برخورد کرده و میکنند ... دیدگاه امروز جنابعالی، سیاست دیرینه مهدی قاتل (بنابه تعبیر امام سلامالله علیه) بود که در بیت آقای منتظری به اجرا درآمد و عناصر منافق، لیبرال، سکولار، دگراندیش و ... زیر عنوان "ترکشخوردهها " در آنجا گرد آمدند و حرفهایشان را از زبان آقای منتظری بازگو کردند و اکنون به برکت حضور "باقی "ها در کنار شما میبینیم که تز باند مهدی هاشمی نیز گویا از سوی جنابعالی پذیرفته شده است.»
روحانی بعد انتخابات در یک سخنرانی پرده از مواضع هاشمی رفسنجانی هم بر می دارد :« هاشمی یکدفعه چشم باز کرد و با شخصیتی به نام احمدی نژاد مواجه شد. احمدی نژاد هاشمی را ناراحت کرد؛ حدود یکسال پیش بود مسیح مهاجری در ملاقاتی که با من داشت گفت که آقای هاشمی گفت نباید بگذاریم بار دیگر احمدی نژاد رای بیاورد و باید او را در انتخابات آینده با شکست مواجه سازیم و نگذاریم رای بیاورد. در مورد احمدی نژاد هم جناب هاشمی رفسنجانی، انتظار داشت که مقام معظم رهبری بیاید به بهانه اینکه در انتخابات تقلب شده، رای 24 میلیون نفر را نادیده گیرد و انتخابات را ابطال کند تا بار دیگر یک ترفند و توطئه دیگر به وجود آید شاید احمدی نژاد رای نیاورد
روحانی در مورد اینچنین مواضعی از سوی هاشمی رفسنجانی می گوید:« با یک اشتباه نمی توان گفت آقای هاشمی از خط امام جدا شده اما انتظار این است که اشتباهشان را جبران کنند و باید بدانیم که این انقلاب وامدار هیچ کس نیست زیرا اگر این انقلاب پایگاه مردمی نداشت و وابسته به فرد بود هرگز پیروز نمی شد و دیدیم حضرت علی(ع) نیز با طلحه و زبیر که آن سابقه درخشان را داشتند وارد جنگ شد و این امر نشان می دهد که سابقه درخشان باعث نمی شود که اشتباهات افراد نادیده گرفته شود بعلاوه سابقه آقای منتظری در انقلاب بسیار درخشان تر از هاشمی بود و حتی فرزند وی به خاطر انقلاب شکنجه شد اما امام زمانی که مرحوم منتظری دچار لغزش شد فرمودند من با خدای خود عهد کرده ام که بنا به ملاحظه افراد ، از وظیفه خود کوتاه نیایم و آن برخورد را با وی نمودند.»
13- کارگردان بسیجی ،ابولقاسم طالبی
ابولقاسم طالبی جز چهره های هنری و سینمایی است که بخاطر دفاع از نظام و انقلاب در آثارش مورد توجه رسانه ها و مردم است . طالبی بارها خود اعلام کرده است به این که به دفاع از نظام می پردازد، افتخار می کند.
لغزش محمد نوری زاد در فتنه بعد انتخابات و هتاکی او نسبت به ولی فقیه باعث شد که طالبی به عنوان یک هنرمند به دست به قلم شود و به واکاوی این لغزشها بپردازد: « نوری زاد اولی نبوده آخری هم نیست. چرا که انسان اگر مراقبت نکند نفاق و محبت قدرت و ثروت و اولاد ناخلف در دلش لانه می کند، شاید برای کسی که دور از قضایا باشد باورنکردنی و غیرقابل قبول بنماید که آقای محمد نوری زاد که ده سال علیه آقای کرباسچی و هاشمی و حزب کارگزاران مقاله نوشت. ابوذر ابوذر کرد. نام فرزندش را ابوذر گذاشت اینک به همراه ابوذرش پای صندوق برود. پشت سر همه آن ها که اصحاب معاویه می خواندشان بایستد و به رهبر آن ها رای دهد، سپس قلم بردارد و به همه سنگرداران ولایت دریدگی و لجن پراکنی کند. امروز محمد نوری زاد به صف اکبر گنجی و محسن مخلباف و کرباسچی و هاشمی ها و مرعشی ها و ابطحی ها و تاج زاده ها و خاتمی ها پیوسته و چنان با ذوق و شوق از مردم دعوت می کند که به او بپیوندند که گویی معدن گرانبهایی را که دیگران نمی دانند او یافته»
طالبی در پایان نامه خود به فرازی از نهج البلاغه اشاره می کند:« سخن مولایمان علی (ع) را از نهج البلاغه می آورم که به عبدا... بن عباس هنگامی که برای مذاکره با اهل جمل می رود می فرماید: "با طلحه ملاقات مکن که اگر ملاقاتش کنی وی را همچون گاوی خواهی یافت که شاخهایش اطراف گوش هایش پیچ خورده باشد او بر مرکب سرکش هوا و هوس سوار می شود و می گوید مرکبی رام است. با زبیر ارتباط بگیر که نرمتر است و به او بگو پسر دایی ات می گوید در حجاز مرا شناختی در عراق نشناخته انگاشتی . چه شد که از پیمان خود بازگشتی؟"»
طالبی در حوادث حرمت شکنی عاشورا باز دست بر قلم می شود و آشکارا به خواص دوپهلو حمله می برد که:« امام سفر کرده ما در پیامی به مجلس خبرگان فرمودند: «الله فی بیوتکم» و البته این بیت یعنی دفتر. یعنی اطرافیان. یعنی آنها که میآیند و با لفظ دکتر و مهندس و عالم و مدیر و رئیس و ثقةالاسلام و حجتالاسلام و آیتالله و آیتالعظمی را تحریک میکنند که آقا شخصیت شما بالاتر از این حرفهاست، مردم چشمشان به دهان شماست. شما آینده دارید. سکوت کنید تا ببینیم چه میشود. صبر کنید ببینیم کدام پیروز میشود. اگر هم میخواهید حرفی بزنید، حق و باطل نکنید. نصیحت کنید که بنزین روی آتش نریزند.
آری این وزوزهاست که عالمی برای صدای یک دف، عمامه بر زمین میزند اما شعار «نه غزه نه لبنان» ناراحتش نمیکند. مرگ بر اصل ولایت فقیه، گریهاش نمیاندازد.
عمامهاش را به زمین نمیاندازد وقتی اسلام را از جمهوری اسلامی حذف میکنند و این وزوز آن قدر در گوشها میچرخد که روز عاشورای سال 88 میرسد.
حال حنجرهها آماده هلهله، دستان آماده سنگپرانی و خنجر زدن به پهلو و گلوی عزاداران است.
حنجرهها و دستانی هم ساکت و ساکت و ساکتاند که مباد شخصیت ایشان در مقابل صاحبان رای و بیبیسی و بیبیسیپسندان خدشهدار شود و فقط بعد از فشارها و صلواتها و گریهها به حق و باطل نصیحت میکنند که به حرف من بزرگتر از همه عالم گوش کنید. رفیق باشید. با هم دوست باشید.
آری این سکوتها و این شخصیتطلبیها و این تشنگان کف و سوت هستند که باعث چنین حادثههای تلخ و ناگواری میشوند.»
14 - شاعر انقلاب، علیرضا قزوه
قزوه شاعر انقلاب است که تند و تیزی شعرهایش برای سیاست بازان و مفسدین اقتصادی هیچ وقت تمامی نداشته است. قزوه ی دهه شصت که شعر مولا ویلا نداشت را سروده بود تا نسبت به چسبیدن عده ای به ثروت اندوزی و فراموشی فرهنگ انقلابی و دفاع مقدس هشدار دهد در سال 88 با شعرش به مقابله با جریان فتنه گری افتاد که قصد داشت در مقابل نظام ولایی ایستادگی کند.
شعرهای قزوه آنقدر فتنه گران را عاصی کرده بود که آماج حملات و توهین های آنها شده بود. قزوه که سنگرش را وبلاگ شعرش قرار داده بود در مقابل توهین ها و هتاکی ها مقاوت کرد و دست از قلم نکشید .
اشاره قزوه به فتنه ها در شعرهای بعد انتخاباتی که سروده است، بسیار دیده میشود:
این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟
شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟
اشاره های کنایه آمیز قزوه به سران فتنه درشعرهایش هم در خور توجه است:
صبحی به منبر آمد و فرمود باک نیست
گر واجبات رفت به ما مستحب رسید
از نو صلا زدند که ما را وجب کنند
از رأیها به شیخ همان یک وجب رسید
قزوه جایی هم به نماز جمعه ی فتنه گران اشاره می کند ومیگوید:
جمعی وضو نکرده دویدند در صفوف
آخر نماز جمعه نخواندند و شب رسید
اشاره قزوه به شعارهای انتخاباتی موسوی هم جالب توجه است:
هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود
هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید
استفاده فتنه گران از رنگ سبز هم از دید قزوه دور نماند:
گوساله های سامری از طور آمدند
با سبز اشتری که بر آن بولهب رسید
قزوه در شعرهایش با کنایه به خواص هم انتقاد می کند بخاطر سکوت بیجایشان:
خروس ها همه چون مرغ کرچ خوابیدند
حکیمکان زمان اند قرص خواب فروش
و اینچنین خط فکری و سیاسی خود را در قبال فتنه گران نمایان می کند:
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان
سلام بر همه الا به انقلاب فروش
شعر بلند قزوه در عاشورای 88 که نشان دهنده درد و غمی است از بی حرمتی به عاشورا که اینچنین بر روی کاغذ آمده است:
بسی رنج بردیم در این سی سال انقلاب
عجب زنده کردند این دو
انگلیس را
در این سه چار ماه
شترانشان حامله اند
بناست خوک بزایند
خوکهای بریطانیای دسته دار
مرحبا به شیخنا المتغیِر
مرحبا به میر
برگریزان پاییز است و
و سرریزان خون حسین
حسین من در مهر وارد شد
اما شما نامهربان بودید
شما به من سنگ زدید
شما به کربلا سنگ زدید
در سایت بالاترین چلپاسه
که کربلا ایرانی نیست
که محمّد(ص) ایرانی نیست
که خدا و پیغمبر ما بابک است و کورش و کمبوجیه
با این حساب
عمامه سیاه سیّد یزدی،
پر!
با این حساب
عبای شیخناالمتغیر،
پر!