هر بار که می آیید
آسمان آفتابی است
چشم هایمان ابری
راستی این شانه های غمگین
در این باران بی دریغ
با کدام توان به پیشوازتان می آید
با کدام توان به مشایعت؟
سبک بارتر از شما مسافری نیست
استخوان هایی سپید و سبک دارید و بس
پلاک هایتان را هم به یادگار می گذارید...
هر بار
ماییم و شرمی سنگین تر
شما کم کم پیدا می شوید
ما کم
کم
گم...