پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام
هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاکران
تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام
بعد از دو ماه که در مطبت هستم ای طبیب
از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام
مرهم برای درد دلم اشک روضه بود
اینگونه بوده اشک دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها
وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس ، نوکریم را قبول کرد ؟
آیا برات کرب و بلا هم گرفته ام ؟
افسوس می خورم که زخیرات سفره ات
از دست مهر مادرتان کم گرفته ام
دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت
خرده مگیری ا م زچه ماتم گرفته ام
***
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را
شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام