سلام بر دلهای شکسته
سلام بر سینه های سوخته
سلام بر دستهای خسته
سلام بر آسمان نگاههای بارانی
سجاده ای بر طپش های دلم می گسترانم . آه که این کلام چقدر زمین گیر است و هوای روزگاران چه دلگیر
(( همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان توراکه من هم برسم به آرزویی ))
مهربان سالار
ما را دریاب که هنوز غار نشین نفس اماره خویشیم.
مولای عزیزم
بی تو خورشید در افق های غم فرو می رود.
بی تو یاسها شکفتن نمی دانند .
بی تو تابوت آرزوها بر شانه لحظه ها سنگینی می کند.
بی تو خستگان و دلسوختگان قدومت می میرند.
بی تو گل های نرگس عطر پریشانی و زمزمه زندانی میدهند.
حال اگرتو بیایی ازطلوع تا غروب ازشفق تا فلق دسته دسته آیه های نور خواهد بود. شکوفه و گل و سرور خواهد بود.
تو اگر بیایی از گرمای نگاهت نرگس های دشت می رویند و دستان خسته ام باغبان نهال عشقت می شوند.
تو اگر بیایی بر هوت زندگی به ظهور لاله ی حضورت آباد می شود.
تو اگر بیایی اشک غم بر چهره ماتم می میرد و رنگ شادمانی می گیرد.
اینک......
دلسوختگان
ندبه خوانان مولا
هزاران هزار گل نثار بغض گلویتان
بار غم بشوئید و سرود تبریک بخوانید که مولا می آید
سرور می آید.
به امید جانفشانی در صبح ظهورش (( اللهم عجل لولیک الفرج ))