هرکس یک بار آمده درک کرده
که حال و هوای این مجلس فرق دارد با هر جایی
و شاید هم نفهمیم .........
آخرالزمان است و عصر جاهلیت ثانی
مخترعان غربی عِلمشان سر به ثریا کشیده و دار و ندارشان را به حرامیها هدیه کردهاند؛
حالا وقتی از بازار شام گذر میکنی، به جای سنگ ها، خمپارهها هلهله میکشند و فرود میآیند ...
دخترم، آرام باش و گوش فراده!
حرامی ها دو سال است منتظرند تا سه ساله شوی
خانه ات به جای سقف، آسمان دارد و همه چیز برای پرواز مهیاست
حرامی ها خرابش کرده اند تا "ویرانه نشین شام" شوی
حرامی ها دو سال است که مشق تاریخ می کنند در دمشق؛
تا صحنه نمایش شومشان آماده شود و تو تماشاچی باشی و به تماشاگه راز دختر پادشاه کشور عشق پا بگذاری
شاهزاده خاتون رقیه سلام الله علیها را میگویم
زنجیرهای اسیری دستت،
شاهدند که خارهای بیابان به تاول پای شاهزاده رقیه بوسه میزدند، وقتی او را فرسخ ها پیاده آوردند به همین خرابه ها؛
به همین مسلخ عشق!
آن ها نیک می دانستند که سه ساله حسین علیه السلام با سر پدر آرام گرفت و چون لب به لب های پدر نهاد، جان سپرد.
پس چشمان تو شهادت داد که چگونه پدرت را به مهر حسین علیه السلام سر بریدند و
چشمان یتیم تو شاهد بود که مادرت را پیشت سر بریدند تا اگر بهانه گرفتی، نگوید "پدرت به سفر رفته"
همه جا کربلاست و همیشه عاشورا
پس شیعه را تا به بلای کربلا نیازمایند از دنیا نخواهند برد!
سرت را بالا بگیر، که طعم بلای کربلا را چشیده ای؛ و لایق زیارت شاهزاده خاتون رقیه شده ای!
سرت را بالا بگیر و بگو
***تصویر بالا یک دختر شیعه سوری را نشان میدهد که توسط سلفی ها به زنجیر کشیده شده و پدر و مادرش را پیش چشمش سر بریدند.***
(( بیاد سردار سر افراز پاسدار شهید مصطفی کلهری فرمانده گردان سیدالشهداء علیه السلام ))
دو بخش دارد : با ... با ... که می شود بابا
همین که هست در آن قاب عکس ، آن بالا
همین که زل زده بر چشم های غمگینم
نشسته در دل سنگر کنار آن آقا
.........
ادامه مطلب... پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام اینگونه بوده اشک دمادم گرفته ام وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام آیا برات کرب و بلا هم گرفته ام ؟ از دست مهر مادرتان کم گرفته ام خرده مگیری ا م زچه ماتم گرفته ام شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 92/1/9 :: ساعت 6:25 عصر )
بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاکران
بعد از دو ماه که در مطبت هستم ای طبیب
مرهم برای درد دلم اشک روضه بود
شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها
از مادرت بپرس ، نوکریم را قبول کرد ؟
افسوس می خورم که زخیرات سفره ات
دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت
***
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( چهارشنبه 90/11/5 :: ساعت 4:50 عصر )
جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]