سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» زیارتش بهانه نمی خواهد...

مطاف ملائکه الله

جذبه محبت کریمه، امان فکر کردن به غیر را از تو گرفته است. هنوز نگاهت خیره به گنبد است و «گلدسته ها» که آواى «ربنا» از قنوتشان جارى است. توان ایستادن ندارى، تا لحظه اى دیگر بر دروازه حرمش خواهى بود.


بیقرار، بیخود از خود، دل هواى پرواز مى کند، بى تاب از ماندن. چششم ها بهانه باریدن مى گیرند. زبان زمزمه نیایش پیدا مى کند و دست هایت تشنه قنوت دعا مى شوند. ضرب آهنگ قلبت با پایت درهم مى آمیزد, کسى تو را به خود مى خواند...
 

 


ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 90/12/12 :: ساعت 9:48 عصر )


»» لایق شفاعت !!

رایحه عطر خوش بانوی مدینه می آید

آسمان به پابوس اصحاب امام روح الله آمده است تا همنشین

ستاره های مفقود الاثر گردد.

بار گرانی بر زمین مانده است .

آری شهدا

آنکه می خواهید نیستم و آنکه هستم نمی خواهید

آنچه دوست دارید ندارم و آنچه دارم دوست ندارید

اما

عجیب است که هنوز به شفاعتتان امید وارم

پس یاریم کنید

 تا

لایق شفاعتتان گردم.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 10:37 عصر )

»» قیامت یقه تان را می گیرم

به بهانه پیچیدن مجدد بوی شقایق های بی نشان در خاک میهن

.

.

.

....ما که رفتیم ، مادر پیری دارم و 1 زن و سه بچه قد و نیم قد .

از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام :

قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید....

(( قسمتی از وصیت نامه شهید مجید محمدی ))

هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند ،

اگر چه داستان داستانی نیست اگر دل کربلایی نباشد .

چه بگوییم در جواب اینکه حسین کیست و کربلا کدام است ؟

چه بگوییم در جواب اینکه داستان کربلا کهنه نمی شود .

راه کربلا باز است فقط دل باید کربلایی باشد ...




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 9:20 عصر )

»» پیش ستاره ها

در حالی که در گوشه‌ای از دنیا،

رئیس‌جمهوری در حال بوسیدن دختران خود

و بلند کردن آن‌ها از رختخواب برای آغاز یک روز جدید است،

در گوشه دیگری از دنیا،دختری خردسال غریبانه

در حال آماده شدن برای رفتن به رختخواب است

در حالی که مدتی است دیگر بدون بوسه پدر

به رختخواب می رود.مادر، شاید امشب برای دختر، قصه مرد سیاهی

در گوشه غربی زمین را تعریف کند که تاب تحمل دیدن امثال بابای دختر را در

گوشه شرقی زمین  ندارد و به همین خاطر،

"آدم‌ بدها"ی قصه با حمایت مرد سیاه، بابای دختر را کشته‌اند.

 نمی‌دانم آیا وقتی گوشه غربی به شب برسد، رئیس‌جمهور جرات خواهد کرد

برای دخترها قصه‌ شاهزاده با اسب سفید را کامل و بدون تحریف تعریف کند؟!

آخر چند وقتی است که شاهزاده، به ضرب گلوله دوستان مرد سیاه، کشته شده است.

 آهنگی قدیمی را به آرمیتا رضایی نژاد و علی احمدی روشن فرزندان خردسال شهیدان هسته‌ای تقدیم می کنم

که خاطره‌های زیادی را برای کودکان دهه 60 ایران دارد.

آقای اوباما! امشب اگر نتوانستید قصه شاهزاده را بی کم و کاست برای دخترانتان "مالیا" و "ساشا" تعریف کنید،

به جای آن، این لالایی ایرانی را برایشان پخش کنید شاید توانستند گوشه‌ای از رنجی را که کودکان ایران

از دست دولتمردان کشور شما از کودتای 1950 تاکنون کشیده‌اند، بفهمند. شاید اینطوری،

با تمام شدن شب و رسیدن صبح، نسل بعدی آمریکا نگاه معقولانه‌تری به ایرانی که

فقط می‌خواهد پیشرفته و دیندار باشد، داشته باشند:

برای دریافت آهنگ، روی لوگو کلیک کنید

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( جمعه 90/11/28 :: ساعت 9:57 عصر )

»» دور اما نزدیک

امروز خودم را جاگذاشتم و بجای دیگران آمدم

دیگرانی که اصلاً نمی شناختمشان

دیگرانی که اصلاً اسمشان را هم نمی دانم

دیگرانی که آنقدر مغناطیس دلهاشان قوی است که می رباید دلت را

تا بجاشان دلی باشی که قرار است بال و پر بگشاید

در کنار آرام خانه دلها

آرام خانه ای که  قلبها برای آرمیدن در سایه سارش تند تر می طپند

به نیابت همه دیگران دور اما نزدیک تر از من راهی شدم

سرزمینی که تجلی خانه پیامبران است

سرزمینی که باید خاکش را بوسید و بوئید

و از تک تک نرگسهایی که می رویند در راهگذار زائران

پرسید نشانی از یوسف گمگشته زهرا*س* را

امروز جای خودم خیلی خالی بود

 خیلی.....





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( پنج شنبه 90/11/27 :: ساعت 5:34 عصر )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]