عالم برزخ در روایات
روایات ، گزارش بیش تری از عالم برزخ ارائه کرده و نمای روشنی از « قیامت صغری » برای مسلمانان تصویر نموه اند . با توجه به گستردگی روایات ، بیان آن ها در این مختصر میسر نیست .
بنابراین ، تنها بر محوری تأکید می شود که ناظر به اختلافات میان وهابیان و مسلمانان است .
با این نگاه ، می توان روایات مربوط به برزخ را به چند بخش تقسیم کرد : [1]
شنیدن ارواح ( سماع موتی )[2]
یکی از مهم ترین محورهایی که روایات آن را تأیید می کنند ،قدرت اموات در شنیدن صدای زندگان است ؛ موضوعی که به شدت مورد انکار وهابیان قرار دارد .[3]
گفت و گوی پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) با کشتگان کفار در جنگ بدر ، از مهم ترین روایاتی است که مؤید شنیدن اموات است ؛ به گونه ای که وهابیان نیز نتوانسته اند آن را انکار کنند . هنگامی که جنگ بدر به نفع مسلمانان پایان یافت ، تعدادی از اجساد سران کفار را در درون چاهی ریختند . سپس پیامبر گرامی اسلام (صلی اله علیه و آله ) نگاهی به اجساد آنان در درون چاه افکند و خطاب به سران کفر فرمود :
« ای اباجهل بن هشام ! ای عتبة بن ربیعة ! ای شیبة بن ربیعة ! ای امیة بن خلف !آن چه خداوند به من وعده داده بود ، حق بود . آیا شما نیز وعده ی پروردگان را به حق نیافتید ؟» .
عمر پس از آن که گفت و گوی پیامبر گرامی اسلام (صلی اله علیه و آله ) را با اجساد کفار شنید ،با تعجب پرسید :
«ای پیامبر خدا ! این ها که بدن هایی ی جای بیش نیستند ؛ چه گونه آن ها سخن می گویید؟» .
رسول خدا ( صلی اله علیه و آله ) در پاسخ فرمود :
« سوگند به خدا که تو از آن ها شنواتر نیستی؛ اما آنان نمی توانند پاسخ بگویند » .[4]
هم چنین به گفته ی ابن رجب حنبلی ،هنگامی که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) از کنار قبر «ام محجن »[5]می گذشت ، بر او نماز خواند و پس از نماز ، از صاحب قبر پرسید : «چه عملی را با فضیلت تر یافتی ؟»
اطرافیان از حضرت پرسیدند : «ای رسول خدا ! آیا او می شنود » .
پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود : « ما انتم بأسمع منها » ؛ « شما از او شنواتر نیستید ».[6]
شیبه چنین گفت و گویی ، در قران نیز آمده است ؛ آن جا که صالح (علیهم السلام ) با قوم خود - که به علت گناه وعصیان گرتفار عذاب شده و مرده بودند - سخن می گفت .
« فَأخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ فَأصْبَحوُا فیِ دَارِهِم جَثِمیِنَ فَتَوَلَّی عَنهُم وَ قَالَ یَقَومِ لَقَد أبْلَغتُکُم رِسَالَةَ رَبِّی وَ نَصَحتُ لَکُم وَلَکِن لاَّ تُحِبُّونَالنَّصِحیِنَ » ( اعراف / 78-79 )
« پس زلزله ای آنان را فرا گرفت و در خانه های خویش ، بی جان افتادند . آن گاه [ صالح] از آنان روی برگردانید و سربرتافت و گفت : ای قوم من من پیام های خداوند را رسانیدم و شما را اندرز دادم ؛ اما شما ناصحان را دوست نمی دارید » .
هنگامی که امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) از جنگ صفین باز می گشت ، در نزدیکی شهر کوفه ،در کنار قبرستانی که بیرون دروازه قرار داشت ،رو به سوی قبرها فرمود :
« ای ساکنان خانه های وحشت و مکان های خالی و قبرهای تاریک ! ای خاک نشینان ! ای غریبان ! ای وحشت زدگان ! شما در این راه بر ما پیشی گرفتید و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد اگر از اخبار دنیا بپرسید به شما می گویم : خانه هایتان را دیگران ساکن شدند ؛ همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند و اموالتان تقسیم شد این ها خبرهایی است که نزد ماست نزد شما چه خبر ؟» .
سپس رو به یارانش کرد و فرمود :
«اگربه آن ها اجازه سخن گفتن داده شود حتماً به شما خبر می دهند که بهترین زاد و توشه برای این سفر ، پرهیزکاری است » . [7]
هم چنین اصبغ بن نباته نقل می کند : روزی حضرت از کوفه خارج شد و به نزدیک سرزمین « غری » ( نجف ) آمد و از آن گذشت . هنگامی که ما به او رسیدیم ، حضرت روی زمین دراز کشیده بود . قنبر گفت : ای امیر مؤمنان ! اجازه می دهی عبایم را زیر پای شما پهن کنم ؟ حضرت فرمود : نه !این جا سرزمینی است که خاک های مؤمنان در آن قرار دارد و این کار تو ، مزاحمت برای آن هاست .
اصبغ به حضرت گفت : معنای خاک مؤمن را فهمیدم ؛ اما مزاحمت آن ها چه معنی دارد ؟ حضرت فرمود :
« ای فرزند نباته اگر پرده از مقابل چشم شما برداشته شود ،ارواح مؤمنان را می بینید که در این جا حلقه حلقه نشسته اند و یک دیگر را ملاقات می کنند و سخن می گویند این جا جایگاه مؤمنان است و وادی برهوت جایگاه ارواح کافران » .[8]
پاسخ ارواح
بخش دیگری از روایات ، اموات را قادر به پاسخ گفتن به زندگان می شمارند ؛ هر چند اهل دنیا به سبب محدودیت های مادی ،قادر به فهم آن نیستند . ابن عباس از پیامبر گرامی اسلام (صلی اله علیه و آله ) روایت کرده است که :
« ما من احد یمرّ علی قبر اخیه المؤمن کان یعرفه فی الدنیا یسلم علیه الا عرفه و ردّ علیه السلام».[9]
« هیچ کس نیست که از کنار قبر برادر مؤمنش که او را در دنیا می شناخته عبور کند و به او سلام دهد ، مگر این که صاحب قبر او را بشناسد و پاسخ سلامش را بدهد » .
هم چنین در منابع نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) در بازگشت از احد ، بر مزار مصعب بن عمیر ایستاد و فرمود :
« شهادت می دهم که شما در نزد خداوند زنده اید . پس آنان را زیارت کنید و به آنان سلام دهید . قسم به آن که جانم در دست اوست ، تا روز قیامت کسی به آنان سلام نمی کند ،مگر آن که آنان به او پاسخ می دهند » . [10]
عایشه از پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) نقل می کند :
« کسی نیست که به زیارت مزار برادر مؤمنش برود و نزد او بنشیند ،مگر این که [ برادر مؤمنش ] با او انس می گیرد و پاسخ او را می دهد تا زمانی که باز گردد » .[11]
ارواح و بستگان
یکی دیگر از محورهایی که در روایات دیده می شود ،ارتباط ارواح در عالم برزخ با اقوام و بستگان است . پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود :
« همانا اعمالتان برنزدیکان و خویشاوندانتان عرضه می شود ؛ پس اگر خیر باشد ، شادمان می شوند و اگر غیر آن باشد ،دعا می کنند : خداوندا آنان را نمیران تا همان گونه کا ما را هدایت کردی ،هدایتشان فرمایی » .[12]
مالک بن انس از نعمان بن بشیر نقل می کند که پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) فرمود:
«شما را توصیه می کنم به برادران در خاک رفته تان . بدانید که اعمالتان به آنان عرضه می شود».[13]
...........................................................................................
[1]. البته این روایات به صورت کامل نشانگر حیات برزخی نیز هستند .
[2]. سماع موتی ،از نظر لغوی به معنی شنواندن اموات است ؛ به این معنی که آیا می توان به اموات ، اصوات را شنواند یا خیر ؛ که در این مقال ، به تسامح به شنیدن تعبیر شده است .
[3]. در فصل بعد ، به تفصیل در این زمینه سخن گفته خواهد شد .
[4]. « ما انتم باسمع لما اقول منهم ،و لکنهم لا یستطیعون ان یجیبوا ». محمد باقر مجلسی ، « بحار الانوار » ،ج 6،؛ ص 254 ؛ مسلم « الصحیح » ،کتاب الجن ،ج 4، ص 3، 22،ح76و77،بخاری « الصحیح » ، ص 976 ، ح3976 ؛ و نسائی،« کاب الجنائز» ،ص 231 ، باب 117،ح 2074و2075 . پایگاه اطلاع رسانی المیزان ( www.mezan.net ) ،سیزده روایت را با همین مضمون ،از منابع اصیل اهل سنت گرد آوری کرده است . منابع نیز از پایگاه اطلاع رسانی « وزارة شؤون الاسلامیة والاوقاف و الدعوة و الارشاد» عربستان سعودی - الاسلام - نقل شده است . ر.ک:
http://hadith.al-islam.com/display/display.asp?hnum=&doc=
[5]. ام محجن ، پیرزنی سیاه چرده بود که کار نظافت مسجد نبوی را انجام می داد .
[6]. ابن رجب حنبلی ،« اهوال القبور »،ص 134 ؛ و محمود الالوسی ، « روح معانی »ف ج 21، ص 55 .
[7]. سید رضی ،« نهج البلاغه »، کلمه ی قصار 492 ؛ 130 .
[8]. « یَابن نباته ! لَو کَُشِفَ لَکُم لَرَأیتُم أروَاحَ المُؤمِنیِنَفیِ هَذا الظَّهرِ حِلَقاً حِلَقاً ، یَتَزاوَروُنَ وَیَتَحَدِّثوُنَ،إنَّفیِ هَذَا الظَّرِ روُحُ کُلِّ مُؤمِن وَ بِوادیِ بَرَهوُتِ نَسَمَةُ کُلُّ کافِرِ» . محمد باقر مجلسی ،« بحار الانوار »،ج 6، ص 237 ،باب احوال البرزخ و القبر و عذابه و سواله ، ح 55 .
[9]. عبدالرحمن بن ابی بکرسیوطی ،« الحاوی للفتاوی»، ج 2، ص 170 ؛ ابن حجر هیثمی ،«الفتاوی الحدیثیه »، ص 4؛ محمد الحسینی الزبیدی، « اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علوم الدین » ،ج 10،ص 365 .
[10]. علی بن حسام الدین متقی ،« کنزالعمال »،ج 10،ص 381 ، حدیث 29894؛ نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی ،« مجمع الزوائد » ، ج 3، ص 60 ؛ ابی نعیم اصفهانی ، « حلیة الاولیاء »،ج 1،ص 108 ؛ محمد الحسینی الزبیدی ،« اتحاف السادة المتقین »، ج 4، ص 423 ؛ و همان ، ج 10 ف ص 87 .
[11]. ابن قیم الجوزیه ،« الروح » ، ص 169 .
[12].احمد بن حنبل ، « المسند » ، ج 20،ص 114 ، ح 12683 ؛ سلیمان بن احمد بن ایوب طبرانی ،«تفسیر الکبیر » ، ج 4، ص 154 ؛ و اسماعیل بن محمد العجلونی ، « کشف الخفاء » ، ج 2،ص 481 .
[13]. علی بن حسام الدین متقی ، « کنز العمال ،ج 15،ص 685 ، ح42741 ؛ ابن رجب حنبلی در کتاب« اهوال القبور » ، چهارده روایت دیگر را شبیه این روایت آورده است .
(((منبع: کتاب سلفی گری و وهابیت، جلد دوم: مبانی اعتقادی، سید مهدی علی زاده موسوی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت فرهنگی و تبلیغی، قم، آوای منجی، چاپ اول 1391)))