[ و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثى به یاد آرد که از رسول خدا ( ص ) شنیده بود . انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت : « فراموش کردم . » امام فرمود : ] اگر دروغ میگویى خدایت به سپیدى درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند [ یعنى بیمارى برص . از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید . ] [نهج البلاغه]
زمینیان آسمانی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بدنبال نان .......

امروز کارگری را دیدم که کنار مدرسه مان کار می کرد کنارش رفتم خدا قوتی گفتم و با او دست دادم.

لحظه ای جا خوردم. دستانم در دستانش عرق شرم ریختند.

نگاهی به دستان پینه بسته اش انداختم.

همانی که بوسه گاه پیامبر خوبی ها بود بی اختیار این جمله بر ذهنم نقش بست که :


*** هیچ دونده دو ماراتنی به اندازه پدر بدنبال نان ندویده است!***

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( دوشنبه 93/2/29 :: ساعت 6:17 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جرعه نوش زمزم ولا.....
علی بی فاطمه .........
تشنه لبان رمضان..........
یلدایی غریب
برای شهدای مظلوم مدافع حرم .......
برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............
قیامت بود عاشورا.............
نعمت فهم حسین (ع) ..................
بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............
زمزمه ی دوست دوست ...........
تو واجب ترک شده ای .....
لغات و کنایات گویش قمی
وقف ، چرا و چگونه ؟ .........
برای شهید محمد حسین سراجی
ارباب آب ..........
[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]