چشمانش را که گشود، موج نگاهش را به دریای نگاه عمه فرستاد.
عطر نوازشگر دستان عمه را در هوای ساکت خرابه بویید.
غنچه کبود لبانش را از هم گشود و فریادی به بلندی بام های دنیا
در حنجره اش جان گرفت و همچون نجوایی غریب به گوش رسید که: بابا ...
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( شنبه 92/9/16 :: ساعت 8:18 عصر )
دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!!!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!!!
جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد!!!
الهی:
نصیرمان باش تا بصیر گردیم!!!
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!!!
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.!!!
قسمتی از وصیت نامه شهید نور علی شوشتری
حب الحسین رشته تحصیلی شماست
دانشسرای عشق و جنون شهر کربلاست
در رشته حسین شناسی موفقید ؟
موضوع بحث سینه زدن پای روضه هاست
تا روز محشر مدرک تان را نمی دهند
برگ قبولی همه در پوشه خداست
پایین کارنامه هر کس نوشته است
این مهر سرخ شهنشاه کربلاست
حُب الحسین (ع) سِرّالاسرار شهدا ست.
فَاَینَ تَذهَبون ؟
اگر صراط مستقیم می جویی بیا.
از این مستقیم تر راهی وجود ندارد.
دوستی می گفت:
کربلا رفتن سخت است و کربلا نرفتن سخت تر
تا نرفته ای
شوق رفتن داری و وقتی می روی
شوق مردن
کربلا رفته ها می دانند
وقتی از کربلا بر می گردی
روضه حسین
حکم زهر را دارد بر دل زائر
آخر اینجا دیگر عباس نیست
تا آرام گیری در حرم امنش ..........