من حاضرم دختر شما بشم
خدایا نامه ام رو به دست امام حسین برسون
سلام امام حسین مهربون
من دختری کوچک هستم . پدرم جانباز موجی است .
الان که دارم برای شما نامه می نویسم پدرم خوابیده
آرومه آرومه .
وقتایی که خوابه میام کنارش وباهاش
حرف می زنم .
امام حسین عزیزم شنیدم رقیه ی کوچولوت
به آسمون ها رفته می خوام بهتون بگم
............. من حاضرم دختر شما بشم.................
به جاش حال بابام رو خوب کنید
ازشما خواهش می کنم .....
می دونم که خیلی مهربونید امام حسین ...
*** بیاد جانبازان عزیز شیمیایی که بی صدا فریاد عشق سر می دهند ***
*****************
***********
*****
**
*
ماهی های سرخ عاشق ، توی حوضی از اسیدن
دلشون یه دریا درده ، کی می دونه ، چی کشیدن
می دونی چه دردی داره ، بی صدا ترانه خوندن
می دونی چه سوزی داره ، تو آتیش نفس کشیدن
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( چهارشنبه 91/11/11 :: ساعت 9:36 عصر )
رفت زیر بارون گلوله جنگید / جانباز شد / افتاد روی تخت / زجر کشید / زخم بستر گرفت…
با اینکه کلکسیون درد بود اما رهبر و آرمانش رو فراموش نکرد و پاش ایستاد …
هنوزم که هنوزه فرزندانش به چفیه اش افتخار میکنن… نماد اعتقادشونه…
هم من دارم لاف اعتقاداتم رو میزنم هم گمونم تو. اما یه آدمایی هستن که انگار هر بلایی سرشون میاد بازم پای اعتقادشون میمونن.
باور نداری ؟؟؟
خوب تماشا کن ...
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( سه شنبه 91/11/3 :: ساعت 10:26 عصر )
حتما قرار شاه و گدا هست یادتان !
آری همان شبی که زدم دل به نامتان!
مشهد، حرم، ورودی باب الجوادتان !
آقـا، دلم عـجـیـب گـرفـتـه بـرایـتـان
امروز عجیب در دلم چنگ می انداخت...
نمیدانم از زهری بود که به شما خوراندند.. یا زهری که به غریب مدینه چشاندند..
یا شهادت رسول خوبی ها
این روزهای آخر صفر خیلی سنگین بود خیلی..
حال دلم هم خوب نبود ...
این روزها هم تمام شد..
اما گریه برای ارباب تمام شدنی نیست
باید بنشینیم و یکسال دیگر به انتظار محرمت ارباب..
محرم امسال حالم بهتر از سالهای دیگر بود..
اما میدانم باز هم کم گذاشتم برایتان.. خیلی کم..
دوستانم می گفتند قالب وبلاگت را عوض کن اما دلم نمی آید
مگر می شود از حسین دل کند
به گفته دوستی که از تورنتو کانادا کامنت گذاشته بود
اینجا حسینیه علی اصغر ، علی اکبر ، زینب و عباس است
حسینیه بدون سیاه پوش و کتیبه حسینیه نیست.
پیراهن سیاه ز تن دور میکنیم
آن را ذخیره کفن و گور میکنیم
اجر دوماه گریه ی بر غربت حسین
تقدیم مادرش ز ره دور میکنیم